حق جهانیِ اعتراض
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۵۱۷۵۴
قانون اساسی مشروطه ایران که در سال ۱۲۸۵ در ۵۱ ماده و متمم آن در ۱۰۷ ماده نوشته شد، در اصل ۲۱ متمم خود مسئله برپایی تجمعات و حق اعتراض را به رسمیت شناخت. قانون اساسی جمهوری اسلامی هم در اصل ۲۷ این حق را به رسمیت شناخته است. حق اعتراض و برپایی تجمعات اعتراضی مردم نسبت به اعمال و رفتار حکومت از جمله مفاهیم و رویدادهایی است که با تحولات دوران معاصر در اروپا به رسمیت شناخته شد و بعد از آن با تحولاتی که در زمان «ناصرالدین شاه» صورت گرفت وارد فضای فکری و فرهنگی ایران شد و در نهایت با انقلاب مشروطه حالت قانونی و رسمی یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آزادی اجتماع امروزه به عنوان یکی از ابعاد حقوق بشر، حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی شمرده میشود و در اسناد بین المللی حقوق بشری و در اسناد عمده کشورهای توسعه یافته نیز به رسمیت شناخته شده و بندهای جداگانهای در این اسناد به حق اعتراض و برپایی تجمع توسط مردم اختصاص پیدا کرده است.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر یک پیمان بینالمللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسیدهاست. این اعلامیه نتیجه مستقیم جنگ جهانی دوم بوده و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسانها مستحق آنند بهصورت جهانی بیان میکند.در تعریف این اعلامیه حقوق بشر به حقوقی گفته میشود که همگان در همه زمانها و مکانها از آن برخوردار هستند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر شامل سی ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر میپردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی را که تمامی انسانها در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند مشخص کردهاست. مفاد این اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران الزامآور بوده و از اعتبار حقوق بینالملل برخوردار است زیرا به صورت گستردهای پذیرفته شده و برای سنجش رفتار کشورها به کار میرود. کشورهای تازه استقلال یافته زیادی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کرده و آن را در قوانین بنیادی یا قانون اساسی خود گنجاندهاند.
مواد ۱۸ تا ۲۱ این اعلامیه به آزادیهای سیاسی، عمومی و روانی از جمله آزادی اندیشه، نظر، دین، وجدان، حرف و آزادی انجمن پرداخته است. در ماده ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است: هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمتآمیز است و همچنین هیچکس نمیبایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود.
میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی
کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد در تاریخ ۲۶ دسامبر ۱۹۶۶ شکل گرفته است. این کنوانسیون با توجه به اصولی که در منشور ملل متحد اعلام شده سعی کرده حقوق برابر و غیر قابل انتقال کلیه اعضاء خانواده بشر شناسایی کرده و مبنای آزادی، عدالت و صلح در جهان قرار دهد. با توجه به منشور ملل متحد، دولتها متعهد برعایت و احترام به حقوق و آزادیهای انسان وترویج آنها در سراسر جهان هستند.
در ماده بیست و یکم این کنوانسیون حق تشکیل مسالمت آمیز مجامع به رسمیت شناخته شده است. در این ماده تصریح میشود که: هیچ محدودیتی در مورد اعمال این حق صورت نمی گیرد مگر مطابق قانون آنهم در یک جامعه دموکراتیک و بطور ضروری در جهت نفع (مصلحت) امنیت ملی، ایمنی عمومی، نظم عمومی، حفاظت از سلامت و اخلاق عمومی و یا حفاظت از آزادیهای دیگران باشد.
علاوه بر این دو متن مهم بین المللی که حق اعتراض در آن ها مورد تاکید و توجه قرار گرفته است در مابقی اعلامیهها و اسناد حقوقی بین المللی که مرتبط با حقوق افراد هستند نیز مسئله حق اعتراض مورد شناسایی قرار گرفته است. به عنوان مثال کنوانسیون اروپایی حقوق بشر در ماده ۱۱ خود به حق اعتراض تاکید کرده و آن را جزو حقوق اولیه انسانها قرار داده است. کنوانسیون اروپایی حقوق بشر که با نام رسمی «کنوانسیون حفاظت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی» شناخته میشود یک معاهده بینالمللی برای حفاظت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی در اروپااست، که در سال ۱۹۵۰، پیشنویس آن توسط نهاد نوبنیاد شورای اروپا تهیه، و در سوم سپتامبر ۱۹۵۳ لازمالاجرا شد. بنابراین جزو اسناد مهم حقوق بشری قاره سبز است.
علاوه بر متون بین المللی، کشورهای مختلف هم در قوانین اساسی خود و یا قوانین عادی مسئله حق اعتراض را به رسمیت شناختهاند . بنگلادش در مواد ۳۷ و ۳۸ قانون اساسی خود آزادی انجمنها و اجتماعات را تضمین میکند. برزیل در ماده ۵، فرانسه در ماده ۱ از قانون مجازات جدید خود و آلمان در ماده ۸ قانون اساسی خود حق اعتراض را به رسمیت شناختهاند.
علاوه بر این کشورها، ایتالیا هم در ماده ۱۷ قانون اساسی و ژاپن در ماده ۲۱ قانون اساسی خود مسئله حق اعتراض را مورد توجه قرار دادهاند. لایحه حقوق بشر آفریقای جنوبی در ماده ۱۷ و ایالات متحده هم در متمم قانون اساسی خود بر حق اعتراض تاکید کرده و آن را به عنوان یکی از حقوق افراد مورد شناسایی قرار دادهاند.
حق اعتراض در قرن بیست و یکم با گسترش توجه به حقوق افراد در اکثر جوامع گسترش یافته است. با این حال اعطای این حق در جوامع مختلف هنوز دچار کش و قوسهای فراوانی است. بر خلاف شناسایی این حق در اسناد بین المللی و اسناد داخلی کشورها، همچنان کشورهای زیادی هستند که مسئله برپایی تجمع و شکلگیری تحمعات در آنها با موانع بسیاری روبرو است. دل نگرانیها امنیتی و برخی مسائل قومی و قبیلهای از جمله این موانعند. اما همه این موانع در صورت همراهی دولتها قابل رفع است. نکته آخر اینکه که حقوق مهم و اولیه انسانها نباید با هیچ عذر و بهانهای سلب شود چرا که رشد و بهبود کیفیت زندگی و حیات انسانها در گرو تامین این نیازها و حقوق است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد اعتراضات قانون اساسی برزیل فرانسه آلمان ایتالیا ژاپن آفریقای جنوبی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد اعتراضات قانون اساسی اعلامیه جهانی حقوق بشر قانون اساسی خود رسمیت شناخته سازمان ملل متحد حق اعتراض بین المللی انسان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۵۱۷۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفت و شنود/ عین حقیقته!
سران آمریکا و اروپا درآشوبهای پائیز ۱۴۰۱ که به بهانه فوت یک زن برپا شده بود،فریاد وا حقوق بشرا سر میدادند.اما،حالا اعتراض به قتلعام چندین هزار زن و کودک را برنمیتابندو معترضان را لت و پار میکنند.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:
گفت: آمریکا و کشورهای اروپایی که ادعای حقوق بشر و آزادی بیان آنها زمین و زمان را پُر کرده بود، این روزها تظاهرات مسالمتآمیز دانشجویان و اساتید دانشگاهها در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی را با حمله وحشیانه سرکوب میکنند!
گفتم: علاوه بر ضرب و شتم اساتید و دانشجویان و شکستن سر و دست آنان، هزاران نفر را هم بازداشت کردهاند ولی تظاهرات همچنان ادامه دارد و تودههای عظیم مردم هم به تظاهرات ضدصهیونیستی پیوستهاند.
گفت: در آشوبهای پائیز ۱۴۰۱ که به بهانه فوت یک زن برپا شده بود، در حالی که آشوبگران آمبولانس حامل بیمار را آتش میزدند، آدم میکشتند، با اسلحه سرد و گرم به جان مردم افتاده بودند و... همین سران آمریکا و اروپا در حمایت از آشوبگران چه سر و صدایی به راه انداخته بودند و فریاد «وا حقوق بشرا» سر میدادند! اما، حالا اعتراض به قتلعام چندین هزار زن و کودک را برنمیتابند و معترضان را لت و پار هم میکنند!
گفتم: در عوض، اینجا فلان استاد دانشگاه آشکارا از آمریکا و جنایات اسرائیل حمایت میکند و با آشوبگران فالوده میخورد و کسی هم با او کاری ندارد و از بیتالمال هم به پاس این وطنفروشی به او حقوق میدهند!
گفت: تازه دو قورت و نیمشون هم باقیه! و شکایت میکنند که چرا به آنها میگویند کاسهلیس وطنفروش!
گفتم: قاضی به شاکی گفت؛ در پرونده ثبت شده شما از این آقا شکایت کردهاید که به شما گفته احمق بیشعور. شاکی
گفت؛ بله قربان عین حقیقته! قاضی گفت؛ اگر عین حقیقت را گفته پس چرا از او شکایت کردهاید؟!